حضرت امام خامنهای:«خطاب بنده در غیر از این جلسه به همه است؛
من به همهی آن هستههای فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در
سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و بهقول میدان جنگ،
آتشبهاختیار.»(۱۳۹۶/۰۳/۱۷)
البتّه در جنگ، قرارگاه مرکزی وجود دارد که دستور میدهد، امّا اگرچنانچه
رابطهی قرارگاه قطع شد یا قرارگاه عیبی پیدا کرد، اینجا فرمانده دستورِ
آتشبهاختیار میدهد. خب شما افسرهای جنگ نرمید -قرار شد شما افسران
جوان جنگ نرم باشید- آنجایی که احساس میکنید دستگاه مرکزی اختلالی
دارد و نمیتواند درست مدیریّت کند، آنجا آتشبهاختیارید؛ یعنی باید خودتان
تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید.
«آتش به اختیار / Weapons Free» در میدان رزم در مقطعی به کار میرود
که فرمانده قرارگاه، ستاد یا صف توان مدیریت نیروها و مدیریت فرمان آتش
را به دلایل مختلف نداشته باشد. در واقع به طور مرسوم، وضعیت باید
به شکل «آتش به فرمان / Weapons Hold» باشد اما اگر امکان تشخیص
از فرمانده میدان یا ستاد سلب شده باشد، به افسران تحت امر فرمان
آتش به اختیار را میدهند و تشخیص را برعهده افسران میگذارند.
«آتش به اختیار» در خطوط دفاعی و نگهبانی عمدتاً در مقابل مهاجمان
ناشناس به عنوان رویکردی دفاعی کارکرد دارد. نکته دیگر اینکه فرمان
«آتش به اختیار» در شرایط جنگی کارکرد دارد و در غیر این صورت
فرمان «آتش به احتیاط / Weapons Tight» کارکرد دارد.
تفاوت «آتش به احتیاط» با «آتش به اختیار» به خطیر بودن
موقعیت بازمی گردد. در موقعیت آتش به احتیاط که معمولاً در
صحنههای غیرجنگی کارکرد دارد، باید از دشمن بودن طرف مقابل
اطمینان حاصل کرد و سپس شلیک نمود اما در وضعیت «آتش به اختیار»
که خطیر بودن اوضاع را نشان میدهد و در صحنه نبرد کارکرد وسیع تری
دارد، باید بیشتر جانب احتیاط را به خرج داد و برای اطمینان از حفظ
جبهه خودی، برخورد محتاطانه با دشمن نداشت.
بنابراین، دستور رهبر انقلاب حاوی چند واقعیت عینی است: یک،
همچنان در جنگ بزرگ فرهنگی هستیم؛ دو، قرارگاههای فرهنگی
که از پشتیبانی قانونی و مالی قابل توجهی برخوردارند (لیست آنها
در قانون بودجه موجود است)، توان فرماندهی ستاد و صف را برای غلبه
بر دشمن نداشتهاند؛ سه، هدف دشمن است و نباید مسیر آتش به
سمت جبهه خودی باشد.